معنی مهر زدن، نشاندن، گذاردن، زدن، منقوش کردن, معنی مهر زدن، نشاندن، گذاردن، زدن، منقوش کردن, معنی kic xbj، jaاjbj، ;vاcbj، xbj، kjrma lcbj, معنی اصطلاح مهر زدن، نشاندن، گذاردن، زدن، منقوش کردن, معادل مهر زدن، نشاندن، گذاردن، زدن، منقوش کردن, مهر زدن، نشاندن، گذاردن، زدن، منقوش کردن چی میشه؟, مهر زدن، نشاندن، گذاردن، زدن، منقوش کردن یعنی چی؟, مهر زدن، نشاندن، گذاردن، زدن، منقوش کردن synonym, مهر زدن، نشاندن، گذاردن، زدن، منقوش کردن definition,